آرشیوی از آثار موسیقی سنتی ایران زمین

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند. قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست.

آرشیوی از آثار موسیقی سنتی ایران زمین

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند. قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست.

مشخصات بلاگ

دانلود آلبوم ها و برنامه ها و کنسرت های ارائه شده توسط بزرگان موسیقی ایران زمین

بایگانی

۷ مطلب با موضوع «گلچینی ار ترانه های کهن» ثبت شده است

به رهی دیدم برگ خزان ، پژمرده ز بیداد زمان / کز شاخه جدا شد

چو ز گلشن رو کرده نهان ، در رهگذرش باد خزان / چون پیک بلا بود

ای برگِ ستمدیدهء پاییزی ، آخر تو زگلشن ز چه بگریزی

روزی تو هماغوش گلی بودی ، دلداده و مدهوش گلی بودی

ای عاشق ِ شیدا ، دلدادهء رسوا ، گویمت چرا فسرده ام

در گل نه صفایی ، نی بوی وفایی جز ستم زِ وی نبرده ام

خار غمش در دل بنشاندم ، در ره او من جان بفشاندم

تا شد نو گلِ گلشن و زیب چمن

رفت آن گل من از دست ، با خار و خسی پیوست

من ماندم و صد خار ستم ، وین پیکر بی جان

ای تازه گلِ گلشن ، پژمرده شوی چون من

هر برگ تو افتد به رهی ، پژمرده و لرزان

نام تصنیف: بیداد زمان

خواننده: مرضیه

آهنگساز: پرویز یاحقی

سراینده:بیژن ترقی

دستگاه :آواز اصفهان

  • محمد باصفت

می‌دونستی‌که ‌خاک فرش منه رفتی نموندی
چرا بخت سپیدو به سیاهی نشوندی؟
....................
می‌دونستی فقط‌تو رو دارم رفتی نموندی
چرا مرغ امیدو ازاین خونه پروندی؟
....................
درویشم و دنیا واسم یه مشت خاکه
همه دارو ندارم فقط‌یک دل‌پاکه

درویشم و دنیا واسم یه مشت خاکه
همه دارو ندارم فقط‌یک دل‌پاکه

می‌دونستی‌که ‌خاک فرش منه رفتی نموندی
چرا بخت سپیدو به سیاهی نشوندی؟
....................
درویش رو هرگلیم پاره شب رو سر میاره
قطره با یه‌دریا براش فرقی نداره

درویش رو هرگلیم پاره شب رو سر میاره
قطره با یه‌دریا براش فرقی نداره
....................
می‌دونستی‌که ‌خاک فرش منه رفتی نموندی
چرا بخت سپیدو به سیاهی نشوندی؟
....................
می‌دونستی فقط‌ تو رو دارم رفتی نموندی
چرا مرغ امیدو ازاین خونه پروندی؟
چرا مرغ امیدو ازاین خونه پروندی؟

نام تصنیف: درویش

خواننده: اکبر گلپایگانی

آهنگ: جهانبخش پازوکی

سراینده:جهانبخش پازوکی

دستگاه :شور

  • محمد باصفت

 میگذرم تنها از میان گلها
گه به گلستانها  ، گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید
محرم راز تو کو
خار رهی به تمنا
دامن من بگرفته 
کان گل ناز تو کو

میگذرم تنها از میان گلها
گه به گلستانها گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید
محرم راز تو کو
خار رهی به تمنا
دامن من بگرفته 
کان گل ناز تو کو

راز عشق مرا گل در گوش صبا
گفت و غمم بفزود
آنگه در همه جا راز درد من و
قصه عشق تو بود
قصه عشق تو بود

چاهی به حسن آسمانی از مهی برتر
شعله ی عشق من از گردون برآرد سر
در گلستان هم ز تنهایی روم من اگر
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید
محرم راز تو کو
خار رهی به تمنا
دامن من بگرفته 
کان گل ناز تو کو
گه به گلستانها گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید
محرم راز تو کو
خار رهی به تمنا

میگذرم تنها از میان گلها
دامن من بگرفته 
کان گل ناز تو کو

 

نام تصنیف: در میان گلها  

خواننده: مرضیه

آهنگ: همایون خرم

سراینده: بیژن ترقی

دستگاه :آواز اصفهان

  • محمد باصفت

شد خزان گلشن آشنایی
باز هم آتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی‌وفایی

با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی
نو گل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت، آه

دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می‌پرستم تا هستم

تو مست از می به چمن
چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟

تو و می چون ناله کشیدن‌ها
من و چون گل جامه دریدن‌ها
ز رقیبان خواری دیدن‌ها
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی

برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند؟
جفا به عاشق تا کی؟

نمی‌کنی ای گل یکدم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بی تو بود از غم خون دل من
آه از دل تو

گرچه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هرچه توانی ناز
کز عشقت، می‌سوزم باز

 

نام تصنیف: خزان عشق

خواننده: سید جواد بدیع‌زاده

آهنگ: سید جواد بدیع‌زاده

سراینده: رهی معیری

دستگاه :آواز اصفهان

سال تولید:1313

  • محمد باصفت

ایــــــران ای ســـــرای امیـــــد بـــر بـامـــت سپیـــده دمــیـــــد 
بنگـر کـــزین ره پـــــــر خـــــون خـورشیــدی خجستــــه رسیــد 
اگر چـه دلهـا پـر خــون اســـت شکـــوه شــــادی افــزون است 
سپیده ی ما گلـگـــون اســــت که دست دشمن در خون است 
ای ایــــران ! غمــت مـرســاد ! شــادی نصیــــب تــــو بـــــاد ! 
راه ما، راه حق، راه بهروزیست  اتحــــاد اتحــاد رمــز پیروزیسـت 

صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان ، خوش باد 

یادگار خون عاشقان  ای بهار     ای بهــــار تــــازه ی جــاودان         در ایــن چمــــن شکفـتـــه بـاش 


ایــــــران ای ســـــرای امیـــــد بـــر بــامـــت سپیـــده دمــیـــــد 
بنگـر کـــزین ره پـــــــر خـــــون خـورشیــدی خجستــــه رسیـــد

نام تصنیف:ایران ای سرای امید (سپیده)

خواننده: محمد رضا شجریان

آهنگ: محمدرضا لطفی

سراینده:هوشنگ ابتهاج(سایه)

دستگاه :ماهور

سال تولید:1358

  • محمد باصفت

یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن گذری


گو که ز هجرش،به فغانم،به فغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم،نتوانم،نتوانم


من غرق گناهم،توعذر گناهی

روز و شبم را تو،چو مهری و چو ماهی

چه شود گر مرا رهانی ز سیاهی

چون باده بجوشم،در جوش و خروشم

من سر زلفت،به دو عالم،نفروشم


همه شب در ماه و پروین نگرم

مگر آید رخسارت در نظرم

چه بگویم،چه بگویم،به که گویم این راز

غمم این بس،که مرا کس،نبود دمساز

نام تصنیف:سکوت شکسته(پیک سحری)

خواننده: پروین

آهنگ: همایون خرم

سراینده:کریم فکور

دستگاه :شور(دشتی)

  • محمد باصفت

ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کن

من خسته ایامم ساقی تو آرامم کن

گمگشته ای در خویشم ساقی تو پیدایم کن

با ساغر شیدایی سرمست و شیدایم کن

در سینه پنهان کردم فریاد آوازم را

محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را

من مرغ خوش آواز این شهرم می دانم می دانی

کز رنج این خاموشی می گریم در خلوت پنهانی

از جان ما چه خواهی ای دست بیرحم زمونه

تا کی به تیر ناحق می گیری قلب ما نشونه

در سینه پنهان کردم فریاد آوازم را

محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را

ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کن

من خسته ایامم ساقی تو آرامم کن

نام تصنیف:ای ساقی آرامم کن

خواننده: اکبر گلپایگانی

آهنگ: جهانبخش پازوکی

سراینده:جهانبخش پازوکی

دستگاه :مخالف سه گاه

  • محمد باصفت